در توضیحات کتاب جعبه جادویی گوئندی اثر استیون کینگ آمده است:
برای رسیدن به بام کسل از شهر کسلراک، سه راه وجود دارد: جادهی ۱۱۷، جادهی پلزنت و پلههای خودکشی. در تابستان سال ۱۹۷۴، گوئندی پترسون دوازده ساله، از این پلهها بالا میدود. پلههایی که توسط میلههایی (که احتمالاً در گذر زمان زنگزدهاند) نگهداشته شده و بهصورت زیگزاگی تا بالای صخره ادامه دارد.او هر روز از این پلهها بالا میدود، در بالای صخره نفس تازه میکند و بهصدای دادوفریاد بچههایی که در زمینبازی، بازی میکنند گوش میدهد. از دوردست صدای برخورد چوبهای آلومینیومی بیسبال به توپ را میشنود. بچههای لیگ سال سومی برای مسابقه آماده میشوند.یک روز، غریبهای را آن بالا میبیند. او از دور به گوئندی میگوید: «هی، دختر جون. چند دقیقه بیا اینجا. من و تو باید یهذره باهم حرف بزنیم.«
و عجیبترین اتفاقات زندگی گوئندی رقم میخورد…
- کتاب جعبه جادویی گوئندی اثر استیون کینگ با ترجمه مهرزاد جعفری از انتشارات آذرباد منتشر شده است.
نظرات کاربران